همش غرغر
سلام به دوست جونی های مهربون
خیلی دوست دارم زودتر بیام و براتون بگم که چیکار میکنم و چه اتفاقاتی افتاده این مدت که من نبودم اما
یه مدتی که خیلی بی حوصله شدم دوست دارم بخوابم اما نمیدونم چرا خوابم نمیاد
خیلی فکر میکنم نمیدونم چرا انقدر میترسم به همه چیز حساس شدم فکر کنم دارم دیونه میشم
اصلا دوست دارم همش تو خونه با احمد جونی دعوا کنم و یا همش دارم غر غر میکنم
چرا احمدجونی تو خونه هستی انقدر میری تو اون کامپیوتر کارهات میکنی چرا با
من حرف نمیزنی. نمیدونم شاید چون قبلا خیلی دردری بودم و بیرون میرفتم و الان نمیتونم از خونه بیرون
برم و باید بیشتر تو خونه باشم باعث شده من عصبی بشم و خیلی غرغر کنم و همش
به احمدجونی گیر بدم چرا تو انقدر پای کامپیوترت میشی و با دوستات چت میکنی و میخندی
من باید تنها بشینم.دوست دارم دوستاش انقدر بزنم که تا دلم
خنک بشه وای باور کنید خودمم از اخلاق خودم خسته شدم انقدر غرغر میکنم
نمیدونم چرا انقدر زشت و سیاه شدم این موضوع بیشتر اذیتم میکنه وای حتما
دارید تو دلتون به من بدوبیرا میگید که من چقدر بد شدم و اینجام دارم غرغر میکنم ببخشید
دست خودم نیست دعا کنید بهتر بشم.
دوست دارم یکم راهنمایی ایم کنید که چیکار کنم انقدر افسرده نباشم